هم اکنون دنیای کسبوکار با پیشرفتهای مختلفی که در زمینههای متعدد صورتگرفته است، پر از تغییرات و چالشهای متنوعی شده است و یکی از عوامل مهم برای موفقیت و پایداری سازمانها، توانایی آنها در بهرهبرداری از تنوع و شمول است. تنوع (Diversity) و شمول (Inclusion) به معنای این هستند که سازمانها افرادی را با ویژگیها، خصوصیات و تجارب متفاوت جذب، حفظ و توسعه دهند و به این افراد، فرصتهای برابر و عادلانهای برای رشد حرفهای و شخصیشان بدهند.
بهعلاوه، تنوع و شمول دربردارنده این معنا نیز هستند که سازمانها فضایی را ایجاد کنند که در آن کارکنان و رهبران در کنار یکدیگر، بهصورت فعال و مسئولانه همکاری کرده و از حقوق و نیازهای یکدیگر حمایت کنند. چنین فضای کاری را محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace) مینامند.
محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace) محیطی است که در آن همه افراد احساس ارزشمندی، احترام و تعلق دارند. در چنین محیطی، تنوع افراد در جنسیت، سن، نژاد، ملیت، مذهب، زبان، سطح تحصیلات، شخصیت، استعداد و تجربه بهعنوان یک دارایی و سرمایه غنی برای سازمان شناخته میشود. همچنین، در محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، کارکنان و رهبران بهصورت فعال و مسئولانه به حمایت از حقوق و نیازهای یکدیگر میپردازند و فضایی ایجاد میکنند که همه بتوانند با خودآگاهی، خودباوری و خلاقیت عمل کنند.
بخش های نوشتار
تأثیر داشتن محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)
ایجاد محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace) نهتنها به بهزیستی و رضایتمندی کارکنان سازمان کمک میکند، بلکه به افزایش بهرهوری و کارآفرینی سازمان نیز منجر میشود. بسیاری از پژوهشها نشان دادهاند که سازمانهایی با تنوع و پذیرش بالاتر، یا همان محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، عملکردهای مالی، نوآورانه و اجتماعی بهتری دارند.
برای مثال، بر اساس گزارش شرکت مک کینزی (McKinsey)، سازمانهایی با تنوع جنسیتی بالاتر ۲۱ درصد و سازمانهایی با تنوع نژادی بالاتر ۳۳ درصد بهاحتمال بیشتری عملکرد مالی خود را از حد متوسط در صنعت خود بالاتر میبرند. همچنین، بر اساس گزارش شرکت دیلویت (Deloitte)، سازمانهایی با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace) بیش از ۲۲ درصد کارآفرینتر و ۱۷ درصد نوآورتر از سایر سازمانها هستند.
ایجاد محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)
برای ایجاد یک محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، لازم است که چندین عامل را در نظر گرفت که تعدادی از این عوامل در ادامه میآیند. سازمانها در راستای ایجاد و اجرای عوامل ذکرشده در ادامه، میتوانند از روانشناسان صنعتی و سازمانی بهرهمند شوند.
1. تعهد و راهبرد
برای داشتن محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، رهبران سازمان باید بهصورت رسمی و کاربردی به ایجاد و حفظ ارزش نسبت به تنوع و پذیرش در محل کار متعهد باشند و راهبردهای شفاف و قابلاندازهگیری برای دستیابی به این هدف تعریف کنند. برای مثال، میتوانند سیاستها و دستورالعملهای متناسبی را برای جذب، حفظ و توسعه نیروهای انسانی دارای تنوع ارائه دهند یا بودجه و منابع لازم را برای برگزاری برنامههای آموزشی و فرهنگسازی در این زمینه فراهم کنند. رهبران باید در راستای ایجاد محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، نقش الگو برای دیگر افراد سازمان داشته باشند و با روحیه باز (Openness)، ارتباط دوجانبه (Two-way Communication) و گوشدادن فعال (Active Listening) با کارکنان خود رفتار کنند.
روحیه باز به معنای این است که رهبران باز بودن به تفاوتها، نظرات و پیشنهادهای کارکنان خود را نشان دهند و آمادگی خود را برای یادگیری و تغییر نشان دهند. گوشدادن فعال به معنای این است که رهبران بهصورت دقیق و با تمرکز به حرفهای همکارانشان گوش دهند و با پرسشها و بازخوردهای مناسب به آنها پاسخ دهند. ارتباط دوجانبه نیز به این معنا است که رهبران با کارکنانشان درباره اهداف، انتظارات، نقشها، مسئولیتها، پروژهها، مشکلات و فرصتهای موجود در محل کار گفتوگو کنند و نظرات، دیدگاهها و تجارب خود را با آنها به اشتراک بگذارند.
2. آگاهی و آموزش
برای داشتن محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، کارکنان باید آگاهی و دانش لازم را در مورد تفاوتها و شباهتهای بین افراد داشته باشند و نحوه برقراری ارتباطات سالم و مؤثر را یاد بگیرند. این آگاهی و دانش به کارکنان کمک میکند تا بهتر درک کنند که چرا افراد با هم متفاوت هستند و چگونه میتوانند با سازگاری و همدلی با هم رفتار کنند. همچنین، این آگاهی و دانش به کارکنان کمک میکند تا بهتر عمل کنند و بالاترین پتانسیل خود را در محل کار به نمایش بگذارند.
برای این منظور، میتوان از روشهای آموزشی متنوع مانند کارگاهها، سخنرانیها، بازخوردها، مطالعات موردی، شبیهسازیها و بازیهای نقشآفرینی (Roleplay) استفاده کرد. چنین روشهایی به کارکنان کمک میکنند تا آگاهی خود را در مورد تعصبها، تصورات و تأثیر این تعصبها و تصورات را بر رفتار خود، افزایش دهند و مهارتهای خود را در مورد نحوه شناسایی، پاسخگویی و جلوگیری از تبعیض، ظلم و آزار در محل کار بهبود بخشند.
برای مثال، در کارگاه آموزشی میتوان به کارکنان نشان داد که چگونه با استفاده از روش STAR (Situation, Task, Action, Result) به پرسشهای مصاحبهها و جلسات پاسخ دهند. با یک سخنرانی میتوان به کارکنان نشان داد که چگونه با استفاده از روش DESC (Describe, Express, Specify, Consequence) به منابع تعارض در محل کار پاسخ دهند. دادن بازخورد میتواند به کارکنان نشان دهد که چگونه با استفاده از روش SBI (Situation, Behavior, Impact) نقطه قوت و ضعف خود را شناسایی کنند.
با استفاده از مطالعه موردی میتوان به کارکنان نشان داد که چگونه با استفاده از روش SWOT (Strengths, Weaknesses, Opportunities, Threats) فرصتها و تهدیدهای محل کار را تجزیهوتحلیل کنند. با شبیهسازی میتوان به کارکنان آموزش داد که چگونه با استفاده از روش SMART (Specific, Measurable, Achievable, Relevant, Time-bound) اهداف خود را تعیین کنند. بازی نقشآفرینی (Roleplay) نیز میتواند به همکاران نشان دهد که چگونه با استفاده از روش FEED (Feedback, Empathy, Encouragement, Development) با هم ارتباط برقرار کنند.
3. ایجاد فرصت و عدالت
در محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، کارکنان یک سازمان باید فرصتهای برابر و عادلانه را برای رشد حرفهای و شخصی خود داشته باشند و از هر گونه تبعیض، ظلم و آزار در محل کار محفوظ باشند. این فرصتها میتوانند شامل امکانات آموزشی، فرصتهای توسعه کاری، انعطافپذیری زمانی (ساعات شناوری) و مکانی، امکانات رفاهی و بهداشتی و امکانات فرهنگی باشند.
بدین منظور، میتوان از ابزارهای مختلف ارزیابی و پاداش، مانند ارزیابی عملکرد، ترفیع، افزایش حقوق، تشویق و تقدیر و غیره استفاده کرد. این ابزارها باید بهصورت عادلانه، شفاف و مبتنی بر شواهد، طراحی و پیادهسازی شوند تا کارکنان احساس کنند بهصورت عادلانه و بر اساس شایستگیهایشان ارزیابی شده و پاداش میگیرند.
عادلانهبودن به معنای این است که ابزارهای ارزیابی و پاداش با استفاده از ملاکهای قابلفهم، روشن و قابلقبول برای همه کارکنان تعیین شوند. شفافبودن به این معنا است که ابزارهای ارزیابی و پاداش با استفاده از روشهای قابلرصد و پیگیری، پاسخگو (Responsive) و قابل بازبینی برای همه کارکنان اجرا شوند. مبتنی بر شواهد بودن نیز به معنای این است که ابزارهای ارزیابی و پاداش با استفاده از دادههای روا، پایا و بهروز برای همه کارکنان تصمیمگیری شوند.
4. مشارکت و همکاری
در محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace)، کارکنان باید احساس تعلق نسبت به سازمان و تیم خود داشته باشند و در فعالیتها و تصمیمگیریهای مربوط به تکالیف و وظایف شغلی خود مشارکت کنند. این مشارکت و همکاری به کارکنان کمک میکند تا ارزشهای مشترکی با هم تعریف کنند، اطلاعات و دانش خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، از یکدیگر بازخورد و پشتیبانی دریافت کنند، حل مسئله و تصمیمگیری گروهی را تقویت کنند و روابط و اعتماد متقابل، سالم و مثبتی با هم برقرار کنند. برای این منظور، میتوان از روشهای مختلف تعاملی و گروهی استفاده کرد. برخی از این روشها عبارتاند از:
• جلسات
جلسات گروهی یا فردی، فرصتهای مناسبی برای بحث، گفتوگو، همفکری، هماهنگی، گزارشدهی، آموزش، ارزیابی و پاداش در مورد مسائل و پروژههای محل کار هستند. جلسات باید به صورت برنامه ریزی شده، هدفمند، کارآمد و با ارائه بازخوردهای متناسب برگزار شوند.
• کارگروهها
کارگروهها تیمهای کوچک و موقتی هستند که برای انجام یک پروژه یا فعالیت خاص در محل کار تشکیل می شوند. کارگروهها به کارکنان اجازه میدهند تا با استفاده از تخصص، دانش و توانمندیهای خود، به صورت خودمختار، پویا و خلاقانه عمل کنند.
• پروژههای مشترک
پروژههای مشترک، فعالیتهای همکارانه (Cooperative) هستند که برای رسیدن به یک هدف یا نتیجه مشخص در محل کار انجام میشوند. پروژههای مشترک به کارکنان اجازه میدهند تا با استفاده از برنامهریزی، اجرا، پایش و ارزشیابی، فعالیتهای خود را سازماندهی کرده و پاسخگویی و با کارآمدی بالا بهصورت عمل کنند.
• فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی
فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی، فعالیتهای غیررسمی و داوطلبانهای هستند که برای افزایش روحیه، انگیزه، انسجام و مشارکت کارکنان در محل کار انجام میشوند. فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی میتوانند شامل جشنها، مسابقات (ورزشی و غیرورزشی)، گردهماییها و فعالیتهای خیرخواهانه باشند و به داشتن محیط کاری با فرهنگ پذیرا کمک کنند.
مؤخره
در این نوشتار سعی کردیم تا بیشتر در مورد محیط کاری با فرهنگ پذیرا (Inclusive Workplace) و ویژگیهای آن آشنا شویم. آموختیم که محیط کاری با فرهنگ پذیرا، محیطی است که در آن همه افراد به هم احترام میگذارند، از هم یاد میگیرند و با هم تعامل دارند. چنین محیطی در جهت افزایش رضایتمندی و بهزیستی کارکنان سازمان پیشروی میکند، و همچنین به بهبود عملکرد و کارآمدی سازمان نیز منجر میشود؛ بنابراین، لازم است که همه ما در سازمان به ساختن و حفظ چنین محیطی تلاش کنیم و نقش خود را در این راستا بهخوبی ایفا کنیم.