اهمیت تربیت کودکان چند تربیتی شدن کودک، بر همه آشکار است. این روزها والدین وسواس بیشتری نسبت به تربیت فرزندان خود به خرج می دهند. روانشناسان و مشاوران زیادی با چهارچوب بندی نظریه های مختلف در زمینه تربیت کودکان و فرزندپروری، سعی کرده اند بهترین روش های تربیت کودکان را به والدین ارائه دهند تا مراقبان بتوانند با کودکان خود ارتباط برقرار کرده و آن ها را اجتماعی کنند.
شیوه های فرزندپروری، روش هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند و بیانگر نگرش هایی است که آن ها نسبت به فرزندان خود دارند؛ و همچنین شامل معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند. به عبارت دیگر، شیوه مورد استفاده والدین برای ایجاد ارتباط با فرزند و آموختن ارزش ها و هنجارهای جامعه، فرزندپروری نامیده می شود. خانواده و شیوه های فرزندپروری، از مهم ترین عوامل در رشد روانیـاجتماعی فرزندان هستند. در عین حال رفتارهای فرزندپروری به واسطه فرهنگ، نژاد و تعلق به گروه های اقتصادی مختلف نیز تغییر می کند.
در این میان، آموزش و آگاهی دادن به والدین، بیشترین تاثیر را در بهبود روابط والدـفرزند داشته است؛ زیرا فرزندپروری، یک رفتار فردی خاص نیست، بلکه مجموعه مهارت هایی است که کاملا تحت تاثیر نگرش، آموزش و تمرین است. آموزش والد خوب بودن، حل تعارض بدون استفاده از پرخاشگری کلامی و آگاهی از شیوه های درست تربیتی، برطرف شدن مشکلات رفتاری والدین، و درنهایت رفع ضعف در مهارت فرزندپروری، لازم و ضروری است.
در این بخش از سلسله نوشتارهای تربیت فرزند، درصدد آن هستم تا «چند تربیتی شدن کودک» را بررسی کنم؛ به این منظور که بدانیم برای جلوگیری از چند تربیتی شدن کودک، چه کارهایی لازم است انجام بدهیم.
بخش های نوشتار
چند تربیتی شدن چیست؟
صحبت از چند تربیتی شدن (multi-educated) ، بدین منظور است که والدین یک روش تربیتی ثابت و پایدار را برای تربیت کودک خود، اتخاذ نمی کنند. اصلی ترین کلید آرامش کودک، وجود ویژگی پیش بینی پذیری امور است.
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک به عنوان مثال، کودک در خانه از مادر اجازه می خواهد تا شکلات بیشتری بخورد، مادر مخالف است؛ اما پدر یواشکی به کودک اشاره می کند که می تواند شکلات بیشتری بخورد؛ مادر با دیدن این صحنه عصبانی شده و در حضور کودک با پدر بحث می کند.
کودک درآخر گیج می شود که به حرف کدام والد خود گوش کند. وقتی این هماهنگی و تفاهم بین والدین در رفتار با کودک وجود نداشته باشد، کودک ادراک می کند که هیچ چیز درست و غلطی وجود ندارد و دچار گیجی و سردرگمی خواهد شد. کودک زمانی که ببیند انجام برخی رفتارهای او توسط یکی از والدین مورد شماتت قرار میگیرد در حالی که والد دیگر آن را تأیید میکند، دچار دوگانگی خواهد شد.
چند تربیتی شدن در خود والدین
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، این روزها می بینیم که والدین وسواس بیشتری نسبت به تربیت فرزندان خود به خرج می دهند. بسیار شنیده ایم که شخصیت افراد در کودکی آن ها شکل گرفته و خانواده، مهم ترین جایی است که ساقه و شاخه های زندگی کودک، از آن ریشه می گیرد. کسانی که از یک محیط پیش بینی ناپذیر و آسیب پذیر دوران کودکی می آیند، رفتار والدین خود را هنگام تعامل با فرزندان خود تقلید می کنند.
علت اصلی نادرست بودن این ناهماهنگی بین والدین و در آخر چند تربیتی شدن کودک، این است که بچه ها یک استاندارد واحدی ندارند و از پیامد رفتارهایشان ناآگاه هستند؛ زیرا نمی داند الان کاری که کرده اند باب میل پدر است یا مادر یا اقوام و پدربزرگ و مادربزرگ. در نتیجه، این سردرگمی آن ها را اذیت می کند و سلامت تربیتی شان را دچار مشکل می سازد.
پیامدهای چند تربیتی شدن برای کودکان
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، کودکان و نوجوانانی که با روش های ناهماهنگ پدر و مادر تربیت می شوند، هرگز پایبندی به قانون را نخواهند آموخت. بدتر از همه، مورد بچه هایی می تواند باشد که کنار پدربزرگ ها و مادربزرگ هایشان نیز زندگی می کنند و باید روش های تربیتی ایشان را هم در پیش بگیرند؛ در واقع در این شرایط، درباره اینکه بچه چطور باید رفتار کند، غذا بخورد، بخوابد، تلویزیون ببیند، بخندد یا گریه، چند نفر هستند که نظر می دهند.
ایجاد این دوگانگی در کودک، باعث بروز نشانه هایی از استرس و اضطراب در کودک خواهد شد و گاها افسردگی را نیز در او به دنبال خواهد داشت؛ زیرا او نمی داند با انجام رفتاری خاص آیا مورد تنبیه قرار میگیرد یا آنکه خیر، تشویق میشود!
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، تحقیقات نشان داده اند که این نوع تربیت، می تواند مسبب اختلالات روانی و رفتاری درکودکان باشد؛ زیرا کودک گیج می شود که اگر حرف مادرم را گوش کنم، پدرم ناراحت می شود و اگر حرف پدرم را گوش کنم، برعکس؛ که نتیجه این آشفتگی و تعارض، افسردگی و اضطراب است.
راهکارهایی برای حل اختلاف والدین در تربیت کودکان
- در یک وقت مناسب که فرزندتان حضور ندارد با همسرتان صحبت کنید. یادتان باشد شما پیش از هر کاری باید به حرفی که می زنید ایمان داشته باشید و خودتان هم پای حرفتان بمانید؛
- گاهی پیش میآید فرزندتان چیزی از شما میخواهد که به هیچ عنوان نمیخواهید پاسخ مثبت دهید، این موضوع را با صدای آرام به او بگویید و از او بخواهید صبر کند تا شما با همسرتان مشورت کنید؛ این کار باعث شده تا شما با همسرتان مشورت کنید. وقتی توافق حاصل شد آن را به اطلاع فرزندتان برسانید. با این روش فرزندتان هم متوجه میشود که نظر شما به تنهایی ملاک نیست؛
- راه حل بعدی، کمک گرفتن از خود بچهها است. سعی کنید از خودش کمک بخواهید تا با یکدیگر مسائل را حل کنید. با این روش رضایت همه خانواده را کسب میکنید.
شیوه های تربیتی برای جلوگیری از چند تربیتی شدن کودک
ثبات
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، بی ثباتی و تغییر برای کودکان گیج کننده است. ثبات اولین شرط مهم تربیتی است. اگر والدین حرفی می زنند، باید به آن پایبند بوده و اعتقاد کامل داشته باشند. با اینکه هر والدینی روش های تربیتی خود را دارد و نیازهای کودک امروز با کودک گذشته متفاوت است، اما وجود ثبات در روش تربیتی پدر و مادر و هماهنگی والدین با یکدیگر، کلید آرامش و تربیت کودکان است.
ریشه یابی رفتارها
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، وقتی که می خواهیم کودک کاری را انجام دهد یا برعکس، کاری را انجام ندهد، و یا حتی اگر از رفتار او ناراحت هستیم، باید علت اصلی آن رفتار به خصوص را پیدا کنیم. باید بهترین واکنش تربیتی به کودک را جستجو و انتخاب کنیم. اگر کودک پرخاشگرانه دیوار خانه را با مداد خط خطی می کند، ما حق داریم عصبانی شویم؛ اما پیش از آن، باید علت اصلی رفتارش را بفهمیم. اگر ما علت دقیق رفتار ناپسند را بدانیم، میتوانیم برخورد مناسبتری با کودکمان داشته باشیم. شاید علت رفتار کودک در این مثال، این باشد که فضای کافی برای تخلیه هیجان هایش ندارد.
پرهیز از قدرت نمایی
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، والدین نباید قدرت خود را به رخ کودکان کشیده و آن ها را وارد بازی قدرت کنند. وقتی با کودک وارد بحث می شویم، باید تعادل داشته باشیم؛ نه آنقدر زود تسلیم شویم و نه آنقدر بر موضع خود پافشاری کنیم.
تشویق برای رفتارهای مثبت
وقتی رفتار خوبی از کودک مشاهده می کنیم، او را متناسب با سنش تشویق کنیم و اگر رفتار نامناسب دیدیم، آن رفتار را نادیده بگیریم. با این کار کودک یاد می گیرد که رفتارهای خوبش تاثیر مثبت دارد و با انجام کارهای بد، چیزی بدست نمی آورد و از آن ها دست می کشد.
خونسرد بودن
کودکان در سنی خاص، از عصبانی کردن والدین لذت می برند و این کار برایشان جالب است؛ اما والدین با حفظ خونسردی خود به کودک می آموزند که او نمی تواند به سادگی والدین را عصبی کند و با این روش که در پیش گرفته موفق نخواهد شد!
چند تربیتی شدن توسط پدربزرگ ها و مادربزرگ ها
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، اساس تربیت در سالهای اولیه تولد توسط مراقبان اولیه که مادر و پدر هستند، شکل میگیرد. اما در دنیای امروز، به کرات می بینیم که افراد برای مرتفع کردن نیازهای مادی و معنوی خود، چندین نقش را بر عهده می گیرند.
از جمله زنان که علاوه بر نقش مادری و همسری، نقش های اجتماعی و شغلی زیادی را بر دوش می کشند، و فعالیت ها و نقش هایی بیرون از منزل نیز دارند. به همین دلیل، ممکن است اکثر زنان، وقت و انرژی کافی برای تربیت و وقت گذرانی با فرزندان خود نداشته باشند. گاهی نیز مشاهده می کنیم که برخی خانواده ها، در خانه هایی زندگی می کنند که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیز در آن خانه سکونت دارند.
خطر تربیت بین نسلی
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، باید بدانیم که تربیت شدن کودک توسط مادربزرگ و پدربزرگ، بزرگترین خطری است که متوجه تربیت فرزندان است؛ چراکه در این شرایط کودک چند تربیتی شده و با روشی بزرگ میشود که متعلق به چند نسل قبل از خود ـو نه نسل خودشـ است.
بنابراین نوع تربیتی که کودک از پدربزرگ و مادربزرگ خود دریافت میکند، متناسب با شرایط روز نیست؛ بعضا پدربزرگ و مادربزرگ به دلیل عشق بی نهایت خود به نوه هایشان، به تمام درخواست های آن ها پاسخ مثبت می دهند؛ این در حالیست که از آسیبهای عدم توانایی نه گفتن به بچهها آگاه نیستند و اینگونه است که در رشد و تحول به هنجار آن ها، اخلال ایجاد می شود.
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، متخصصان زیادی پیشنهاد می کنند که کودکان تا 2 سالگی باید در کنار مراقبان اصلی خود باشند؛ این به معنای این نیست که نباید از اقوام، به خصوص مادربزرگ ها و پدربزرگ ها کمک گرفت، بلکه نباید تمام مسئولیت تربیت کودک را بر دوش ایشان انداخت.
گاهی می بینیم که کودکان به وقت گذرانی با پدربزرگ و مادربزرگ خود بیشتر مشتاق هستند، تا وقت گذرانی با والدین خود. دلیل آن این است که والدین در شیوه های تربیتی با کودکان قاطع هستند؛ اما در این بین، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها ممکن است هرچه کودک می گوید قبول و خواسته های او را در کمترین زمان اجابت کنند. به همین دلیل کودک دچار چند دستگی تربیتی شده و بیشتر دوست دارد با پدربزرگ و مادربزرگ خود باشد تا در خانه خودشان. این امر در آینده باعث تنفر کودک از والدین خود خواهد شد.
چه باید کرد؟
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، کاری که در این زمینه می توان انجام داد، این است که اگر پدر و مادر، گاها مجبور می شوند کودک خود را برای ساعاتی زیاد به پدربزرگ و مادربزرگش بسپارند، به آن ها توضیح داده شود که همان واکنش ها و روش هایی را پیش بگیرند که پدر و مادر در تربیت کودک اتخاذ کرده اند؛ به عبارتی دیگر بهترین راه، تکرار کاریست که پدر و مادر با کودک شان انجام می دهند.
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، بهترین راه حل این مشکل، گفتگو همراه با احترام است؛ برای این کار بهتر است هر یک از طرفین با والدین خود صحبت کنند: پدر کودک با مادر و پدر خودش و مادر کودک با پدر و مادر خودش .در تربیت بچهها، ثبات در رفتار بسیار اهمیت دارد. یعنی در زمان ها و مکان های مختلف یا در حضور افراد مختلف، باید به یک گونه با بچه رفتار شود.
نتیجه گیری: سازی مشترک در تربیت!
در اهمیت چند تربیتی شدن کودک، والدین باید با صبر و حوصله بسیار به نیازهای کودک پاسخ دهند؛ زیرا تربیت کودکان در سنین پایین تر، تاثیر زیادی در موفقیت و شکست آنها در آینده دارد. از آنجایی که تربیت فرزندان، حساسیت های خاص خودش را دارد، والدین می توانند با استفاده از مشاوره تربیت فرزند، عملکرد بهتری داشته باشند.