روانشناسان الیزابت لوفتوس و ویلیام کالوین از دانشگاه واشینگتون در سیاتل، درباره حافظه در آینده به گفت و گو نشسته و در این باره بحث می کنند. این مطلب پیرامون حافظه در آینده در سایت «سایکولوژی تودِی» منتشر شده است، که ما ترجمه آن را در ادامه برای شما آورده ایم.
بخش های نوشتار
از دیروز حافظه تا سوال امروز
شیفتگی روانشناسی به حافظه و نقص های آن، شاید به زمانی بر می گردد که حتی به یاد هم نمی آوریم. اولین مطالعات آزمایشگاهی دقیق در رابطه با حافظه، در سال 1885 توسط روانشناس آلمانی «هِرمان اِبینگهاوس» منتشر شده و از آن موقع تا به حال نیز ده ها هزار مطالعه درباره حافظه انجام شده است. از این مطالعات چه چیزی آموخته می شود و حافظه در آینده قرار است چگونه باشد؟
بعضی از محققان باور دارند که خاطرات می توانند سرکوب شده و بعدا بازیابی شوند (چیزهایی که فیلم ها و دعاوی حقوقی بر پایه ی آن ها هستند). در حالی که اکثر محققان بر این نکته پافشاری می کنند که حافظه، ناقص، خلاق و در برابر تلقین آسیب پذیر است. اگر بعضی از خاطرات ما واقعا «کاذب» هستند، ما چگونه می توانیم بدانیم که کدام یک از آن ها «درست» هستند؟ و با توجه به اینکه هویت ما توسط خاطرات ما تعیین می شود، و همچنین اگر نمی توانیم درباره خاطراتمان مطمئن باشیم، آیا می توانیم راجع به این که واقعا چه کسی هستیم اطمینان حاصل کنیم؟
اما این سوالات چه ارتباطی به موضوع حافظه در آینده دارند؟
حافظه در آینده
تکنولوژی به نظر می رسد که در همه حوزه ها در حال تغییر است. آیا تکنولوژی در نهایت می تواند طرز کار حافظه انسان را تغییر دهد؟ رابطه تکنولوژی و حافظه در آینده چیست؟ دو متخصص از دانشگاه واشینگتون در سیاتل، «الیزابت لوفتوس» و «ویلیام کالوین»، به تازگی با یکدیگر ملاقات کردند تا در این باره به مرور مطالعات و گمانه زنی بپردازند. لوفتوس را که احتمالا بتوان متخصص و رهبر بحث «انعطاف پذیری حافظه» در جهان دانست، استاد روانشناسی و استادیار حقوق است. ویلیام کالوین نیز متخصص مشهور در حوزه مغز، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری است.
در ادامه نکاتی برجسته از این مباحثه را بیابید:
حافظه و خاطرات کاذب
– الیزابت لوفتوس: مرزی باریک حافظه را از تخیل جدا می کند. تلقین ها – به صورت قوی و ضعیف – می توانند مردم را متقاعد سازند که آن ها تجربیاتی از کودکی دارند که اکثر آن تجربیات را «واقعا» از سر نگذرانده اند!
+ ویلیام کالوین: بله، ما مدت هاست می دانیم که خاطرات کاذب چگونه می توانند ساخته شوند. حافظه انسان همیشه مجبور است با قدرت تلقین مبارزه کند. جدای از این ها، اکثر اتفاقات مطابق آن داستان های خوبی که ما انتظارشان را می کشیم، نیستند؛ پس با دوباره تعریف کردن این اتفاقات، آن ها را بهبود می دهیمد.
– اما چه کسی بیشتر مستعد «پذیرش» یک خاطره است؟ و چه کسی بیشتر «مقاوم» در برابر آن؟ باید تنوع فردی زیادی در استعداد برای پذیرش خاطرات کاذب وجود داشته باشد. شاید این موضوع با وراثت، هوش و بقیه تفاوت های فردی همبستگی داشته باشد. احتمالا ما در آینده دستورالعمل چیزهایی از این قبیل که با تیپ های شخصیتی مختلف کار می کنند را توسعه دهیم.
+ اگر که من با خاطراتم تعریف نمی شوم و این خاطرات به من تعلق ندارند، پس من چه کسی هستم؟ پس چه چیزی من را تعریف می کند؟ حتما در نظر خیلی از مردم فکر کردن به این که خاطراتشان متعلق به خودشان نیستند، تهدید کننده باشد.
– حافظه خلاق است. همانطور که قبلا هم راجع به آن کامل گفته ام.
+ ولی حافظه انسانی قرار نیست که خلاق باشد. واقعیت ها واقعیت هستند و گذشته تمام شده است. پس وقتی که حافظه همه چیز را با هم قاطی می کند، شما آشفته می شوید.
حافظه و کامپیوتر
– من وقتی رم لپ تاپم شروع کرد به پخش و پلا کردن و به هم ریختن فایل ها در هارد دیسک، خشمگین شدم. در حیرت بودم که این آشفته بازار چگونه فقط با پاک کردن حافظه می تواند درست شود.
+ شما احتمالا فکر می کنید که حافظه کامپیوتر می تواند تمثیل مفیدی برای چگونگی کارکرد حافظه انسان باشد؛ که البته از بعضی جهات، واقعا هم همینطور است. اول اینکه به نظر می رسد حافظه انسان بسیار شبیه سه جزء از کامپیوتر است: بافر (buffer: ذخیره ساز موقت اطلاعات در رم)، رم و هارد دیسک.
ما دارای یک بافر حسی هستیم به نام حافظه فوری، که معمولا به صورت یک عکس محو از لامپ عکاسی دیده می شود و بیشتر شبیه بافر پیش رو صفحه کلید است. و ما همچنین از «حافظه کاری» برخورداریم، که بخشی از آن مخزن حافظه کوتاه مدت است، درست شبیه رم کامپیتر. همچنین به همان اندازه نیز بی ثبات است، زیرا ممکن است محتویات آن در اثر ضربه مغزی یا تشنج از بین بروند.
«قَوامِ» خاطرات رویدادی انسان بسیار شبیه انتقال دادن یک فایل از رم به هارد دیسک است. در انسان ها این فرآیند روزها و هفته ها زمان می برد تا تکمیل شود، بیشتر به این خاطر که شما مجبورید سیناپس ها را در قالبی جدید تقویت کنید.
– متاسفانه این تمثیل اینجا تمام می شود. و همانطور که ضرب المثلی می گوید «دانش کم، چیز خطرناکی است».
+ تفاوت بزرگ این است که بر خلاف رم، مغز انسان هیچ صندوق پستی برای اطلاعات ندارد. حافظه انسان به هم ریخته است. خاطرات آنقدر از بین نمی روند -و می مانند- که در نهایت یا تحریف شده، یا به سختی پیدا می شوند. ما ممکن است بگوییم چیزی را گم کرده ایم، اما اغلب یک ساعت بعدش محل اختفای آن چیز، به صورت مهمانی ناخوانده، وارد هوشیاری مان می شود.
تفاوت جدی میان کامپیوتر و حافظه انسان، آن است که حافظه ما یک کپی اولیه از رویداد اصلی نمی گیرد، نه به آن گونه ای که کامپیوتر این کار را انجام می دهد. در عوض، ما به بهترین شکلی که می توانیم، این به هم ریختگی را بازسازی می کنیم. ما توانایی حدس زدن داریم. اغلب این بازسازی به اندازه کافی خوب نیست، مخصوصا در فرآیند قضاوت عادلانه. و یا در رابطه با احترام به خود، این برای ما شرم آور خواهد بود که به طرز فجیعی در موضوعی اشتباه کرده باشیم؛ پس ما خطایمان را انکار خواهیم کرد حتی در برابر خودمان.
پزشکان حافظه در آینده
– 20 سال پیش من در تلاش بودم که چگونگی حافظه در آینده را پیشبینی کنم. این تلاش به روزهای قبل از این موضوع برمی گردد که خطاپذیری شاهد عینی و خاطرات بازیابی شده، به بخشی از دعاوی دادگاهی تبدیل شوند. من آینده جهان را اینگونه تصور کردم که مردم در آن می توانند به نوع خاصی از روانشناسان یا روان پزشکان (پزشکان حافظه) مراجعه کرده و خاطراتشان اصلاح شود. فکرش را هم نمیکردم که این طرز فکرم درست باشد.
+ این صرفا به شما نشان می دهد که تخصص مساوی آینده نگری -و در این موضوع به طور خاص پیشبینی حافظه در آینده- نیست. حتی شما پیش بینی نمیکردید که «پزشکان حافظه»، امروز چه کسانی بوده و یا تا چه اندازه بیملاحظه خواهند بود. یا اینکه قانونگذاران ایالتی خودمان چگونه راه را برای آنان هموار خواهند کرد. ایالت واشینگتون اولین جایی بود که از محدودیت های «خاطرات بازیابی شده» حین انجام کاری در بحث کودک آزاری، چشم پوشی کرد.
– خب، دهه ها قبل، شواهدی کافی وجود داشت درباره اینکه خاطرات ما از گذشته می توانند به شیوه های مفیدی تغییر کرده و ما را به سمت شادتر بودن هدایت کنند. اما حافظه همچنین به شیوه های ضرر آفرینی نیز تغییر کرده و می تواند گهگاهی ما و یا دیگران را به سمت دردسرهایی جدی سوق دهد.
از منظر درمانی، من فردی را تصور می کنم که می تواند خاطرات به خصوص و سختی را داشته باشد که اکنون تغیییر کرده اند. اگر مراجعی گرفتار غم شدید یا احساس بی ارزشی شد، به گمانم پزشک حافظه خاطراتی که منجر به این احساسات می شوند را اصلاح می کند. برای مثال، اگر مراجعی دچار مشکلات زناشویی بود، پزشک حافظه ممکن است خاطرات خوشایندی که همسر فرد در آن حضور داشته را افزایش دهد.
در مقیاس بزرگتر راجع به حافظه در آینده، بعضی پزشک ها ممکن است حتی در درمان آسیب های اجتماعی همچون «تعصب اجتماعی»، کارآمد باشند. برای مثال تعصب می تواند بر پایه چند حادثه ای باشند که گروه خاصی از مردم در آن دخیل بوده اند، پس پزشک حافظه در آینده می تواند حافظه را از این حوادث پاک کرده یا تغییر دهد. پزشکان حافظه تقریبا قادر مطلق خواهند بود. آن ها کلید کنترل کامل ذهن را در دست خواهند داشت.
+ این یک نوع جدیدی از سوزاندن کتاب است. در حالی که بسیاری از مردم تردیدهایی جدی در این باره خواهند داشت، من می توانم از الآن افرادی رو متصور شوم که عاشقش می شوند.
تحریف های حافظه
– تعداد زیادی مطالعه در مورد تحریف حافظه انجام شده بود. افراد، مردهایی که صورتی اصلاح شده داشتند را به عنوان مردانی که سبیل دارند به یاد آوردند، و حتی موهای لخت را به عنوان موهایی مجعد. این نشان داد که اطلاعات گمراه کننده ی پس از یک رویداد، می تواند حافظه فرد را به روش های قدرتمند و پیشبینی پذیری تغییر دهد. در دنیای واقعی، چنین اطلاعات کاذبی اغلب از طریق شایعات به وجود می آیند، و یا در آن زمانی شکل می گیرند که دو فردی که یک رویداد مشابه را تجربه کرده اند، سعی می کنند با حدس زدن، آن جاهای خالی که در حافظه شان ثبت نشده را، پر کنند.
بعد از سال ها تحقیق و بررسی راجع به قدرتِ اطلاعات کاذب، محققان به مقداری مناسب دربارۀ «شرایطی» که افراد در معرض آسیب این اطلاعات کاذب قرار می گیرند، اطلاعات کسب کردند. زمانی که گذر زمان برای اولین بار باعث شد که حافظه محو شود، مردم مستعد اصلاح خاطرات خود بودند. حافظه در شرایط محو شدگی و ضعف خود، در برابر اطلاعات کاذب بی دفاع می شود.
+ پس همهی اینها، مدتها قبل از رونق «خاطرات بازیابی شده» در دادگاهها، شناخته شده بودند؟
حافظه کاذب و اتاق درمان
– قطعا. و ما محققان هرگز حدس نمی زدیم که چنین نسخه کاوشگر متخصص حافظه در آینده در حال ساخته شدن باشد، اما [در حال ساخته شدن] بود. «درمانگرانِ حافظه سرکوب شده» بر آن شدند که خاطرات آسیب زای کودکی را در افراد کشف کنند: «آیا مطمئنی در کودکی مورد آزار قرار نگرفته ای؟»
در این فرآیند به نظر می رسد که آن ها به طور ناخواسته، خاطرات کاذبی، از بدترین نوع را، در برخی از مراجعین خود ایجاد می کنند. این بدین معنا نیست که هزاران مورد واقعی کودک آزاری تا به حال وجود نداشته است. روان درمانی به طور قطع برای خیلی از قربانیان به مثابه یک نوشدارو عمل کرده است؛ اما استفاده تهاجمی از عملکردِ حافظه، برخی از بیماران را به شکل دادن خاطرات کاذب از کودک آزاری، سوق داد. خاطراتی که آمیزه ای از رویاها و فیلم ها بوده و تنها با یک تلقین، واقعی می شدند.
در بعضی پرونده ها، چیزی که ظاهر شد، ضربات روانی (truma) خشونت آمیزی بودند که سال های زیادی از زندگی مراجع را در بر می گرفت. اگر این ها خاطرات کاذب نبودند، مراجع مطمئناً آسیب دیده بوده است.
+ حتی با عزم های جزم شده و بهترین پیشگیری ها، درمان گاهی بدتر از خود اختلال است. این اتفاق حتی بیشتر هم رخ می هد، اگر درمانگر اطلاعات ناقصی داشته باشد.
سیستم نظارت تصویری و عینکهای دوربینی
– وب کم ها در پیش دبستانی واقعا حیرت انگیز هستند. ما در حال بزرگ کردن یک نسل کامل هستیم که به «در مقابل دوربین» بودن عادت کرده اند. امروزه مدل جدیدی از سیستم نظارت تصویری (video monitoring system) وجود دارد که در آن والدین می توانند وارد مرورگر اینترنت شده، رمز عبور خود را وارد کنند، و فرزندشان را در یک قاب ویدیویی زنده در مهد کودک و در هر زمانی مشاهده کنند، و اهمیتی هم ندارد که از کجای دنیا آن ها به اینترنت دسترسی دارند.
می توانید یک بار نظارت کرده و یا کل روز را از یک قاب کوچک در گوشه ای از صفحه نمایش کامپیوترتان در محل کار، به تماشا بنشینید. این ایده معایب خودش را هم دارد: والدین بسیار کنترل گر ممکن است به طور وسواسی بر فرزندان خود نظارت کنند. والدین دیگر می توانند رفتارهای نامناسب فرزند شما را ببینند. و حتی ممکن است آن ها از شما شکایت هم بکنند وقتی که ببینند «جانی» شما در حال زدن «سوزی» آن هاست.
+ دیوید برین نویسنده در یکی از رمان هایش به تاثیرات احتمالی دوربین های کوچکِ کار شده در عینک شما می پردازد. او آن ها را «نیش چشم ها» (peepers) نامیده و نشان می دهد که چگونه بزرگسالانی منزجرانه از آن ها برای ضبط رفتارهای اشتباه نوجوانان هنگام استفاده از وسایل نقلیه، استفاده می کنند.
– حدود 20 سال پیش یک فرآیند نظارتی حمایت شده در بریتانیا آغاز شد. آن ها 60 دوربین با قابلیت کنترل از راه دور در «نقاط مشکل آفرینِ» مختلف نصب کردند. جاهایی که دوربین ها قرار داشتند، میزان جرم و جنایت به نصف کاهش پیدا کرد.
+ فقط به این فکر کنید که دوربین های همه گیر و دوربین های کارشده در عینک ها، چه کارهایی انجام خواهند داد تا مردم را از آنچه که محققان حافظه شاهد عینی ذیل بحث حافظه در آینده، در تمام این مدت در تلاش برای بیان بوده اند، آگاه کنند:
بعد از گذشت مدتی مشخص می شود که شاهدان عینی سخت در اشتباه هستند. عموم مردم عادت دارند بلافاصله سوال ها را پاسخ دهند تا نشان دهند که قاضی در اشتباه است. به زودی ما صنعتی دادگاهی خواهیم داشت که مختص استخراج فایل های ویدیویی، صرفا برای تکمیل شهادت شاهدان عینی است. همچون دی. ان. ای که معیارهای محکومیت برای تجاوز جنسی را تغییر داده است، آرشیو دوربین ها و ایمیل ها، معیارهای چیزهایی دیگر از این قبیل را تغییر خواهند داد.
– دوربین در حال حاضر بسیار کوچک و ارزان است، با قیمتی کمتر از 100 دلار. آن ها را می توان از محبوب ترین دستگاه های نظارت بر اموال دانست. شما می توانید با یک تماس تلفنی ساده بر ویلای تفریحی خود نظارت کنید. ولی شما همچنین می توانید ویدیوی صفحه کامپیوتر خود را در اینترنت قرار دهید تا هر کسی بتواند به آن نگاه بیاندازد.
حافظه در آینده و عینک های پیشرفته
+ و آنجا تشخیص خودکار چهره وجود خواهد داشت. در آینده حافظه یک نمایشگر موجود روی عینک شما ممکن است نتایج جستجو در پایگاه های اطلاعاتی را به شما نشان دهد. نام شخص در طرف داخلی عینک شما نمایان می شود. وقتی شما بپرسید که «نام ایشان چیست؟» این لحظه است که حافظه انسان پایش را فراتر از محدودیت های قدیمی اش خواهد گذاشت.
داروهای حافظه
– پس با این اوصاف در بحث حافظه در آینده، دوره بعدی حافظه درمانی چه شکلی خواهد بود؟ روان درمانی با تقویت کننده های دارویی؟ من می توانم پزشکان حافظه در آینده (قرن بیست و یکم به بعد) را تجسم کنم که در حال کمک کردن به مراجعین خود هستند، با تحصیلات و دانش خود و همچنین از طریق تجویز مواد افزودنی برای قهوه ای که قبل از آزمون پیشرو می نوشند. آن ها حتی ممکن است جلسات روان درمانی را با داروهایی شروع کنند که انعطاف پذیری حافظه را افزایش داده و مراجع را مستعد پذیرش تلقین های مثبتی کنند که در جلسات بعدی به او ارائه خواهد شد.
مخزن های آفلاین اطلاعات
+ بیشتر حافظه در آینده به صورت آفلاین پیشروی خواهد کرد. ما بیشتر به آرشیوهای دیجیتالی که پر از فایل های ویدیویی و صوتی زندگی خودمان هستند، متکی خواهیم بود و این ذخیره سازی و دسترسی داشتن به این مخزن در هر زمانی را، می توان دلیل آفلاین نامیدن آن دانست. در آینده حافظه این اتفاق خواهد افتاد؛ چرا که ذخیره سازی دیجیتال ارزان است و خوشبختانه همچنین ما متوجه شده ایم که حافظه انسان چقدر می تواند غیر قابل اعتماد باشد.
در آینده حافظه شاید بعضی از این مخزن ها قابل حمل باشند، مثل موسیقی گوش دادن دونده ها در امروزِ روز. و این آرشیوهای دیجیتال، همچنین شما را یاری خواهند داد تا مردم و مکان ها را به خاطر بسپارید.
آینده حافظه و سوال های مهم
– در آینده حافظه اما زمانی که دستور العمل های مربوط به حافظه کاذب را دریافت کنیم، با سوالات مهمی روبرو خواهیم شد. چه کسی آن تکنولوژی را کنترل می کند؟ چه محدودیت هایی می توان بر پلیس، وکیل ها، تبلیغ کننده ها و دیگران اعمال شود تا از این دستاوردها برای دستکاری حافظه و اقناع مردم استفاده نکنند؟ زمانی که دسترسی به تکنولوژی تولید حافظه در آینده آسان شود، جامعه خودش را چگونه از سواستفاده های احتمالی حفاظت خواهد کرد؟ پیرو بحث حافظه در آینده ما باید دائما در نظر داشته باشیم که حافظه مانند آزادی، چیز شکننده ای است.
منبع: سایت psychology today