همۀ ما در مقطعی از زندگی خود، مراحلی از استرس، اضطراب، غم و اندوه و … را تجربه میکنیم؛ با وجود این حقیقت که اکثر مردم، صرفنظر از چالشهای خاص خود، میتوانند از داشتن یک ناظر بیطرف برای شنیدن و ارائه راهنمایی سود ببرند، تصمیم برای وارد شدن به اتاق درمان ومراجعه به درمانگر برای بسیاری از افراد، اتفاقی بزرگ تلقی میشود.
سؤالی که در این رابطه برای بسیاری از افراد پیش میآید این است: «چه زمانی باید سراغ درمانگر بروم؟» «اصلاً مراجعه به درمانگر برای من کاربردی و مفید خواهد بود؟» من در این نوشتار قصد دارم نشانههایی را مبنی بر اینکه چرا باید به دنبال درمان و به طور کلی مراجعه به درمانگر باشیم، بیان کنم؛ پس در این نوشتار با مانگ همراه باشید.
بخش های نوشتار
اولین قدم در جستوجو و مراجعه به درمانگر خوب چیست؟
پیش از بیان نشانهها، خوب است چند سوال مهم و پرتکرار را بررسی کنیم. اولین پرسش برای بسیاری از افراد این است که چگونه درمانگری مناسبِ چالش شخصی خودم پیدا کنم. درمانگران دلسوز و مؤثر بیشماری در جهان وجود دارند؛ اما هر درمانگری بهترین فرد برای هر مراجع کنندهای نیست. یافتن و مراجعه به درمانگر مناسب معمولاً یک فرایند همراه با آزمون و خطا است.
درحالیکه چشمانداز جستوجوی یک درمانگر میتواند دلهرهآور باشد، در وهلۀ اول بهتر است کمی راجع به رویکردهای هر درمانگر تحقیق و بررسی کنیم. اینکه آیا آن درمانگر، درمان رفتاری را ترجیح می دهد یا درمان شناختی و یا حتی روانکاوی را؟ در ادامه اگر از اطرافیان خود کسی را میشناسید که برای چالشهایش در زندگی به روانشناس مراجعه کرده است، کمک گرفتن از آنها نیز میتواند شما را جهت انتخاب درمانگر درست هدایت کند.
آیا میتوانم به عزیزان کمک کنم تا یک درمانگر پیدا کنند؟
تماشای مبارزۀ یک عزیز با چالشهای سلامت روان، میتواند دردناک باشد و باعث ایجاد احساس درماندگی شود. با وجود اینکه انتخاب یک درمانگر تا حدودی به خود فرد بستگی دارد، حمایت عاطفی و کمک مفید ما در جهت باز شدن کلاف ذهنی عزیزانمان میتواند بسیار اثرگذار باشد.
چه زمانی مراجعه به درمانگر پایان میرسد؟
درمان معمولاً زمانی به پایان میرسد که مراجع احساس کند به اهداف خود رسیده است یا زمانی که درمانگر به این نتیجه برسد مراجع توانسته از موانع خود گذر کند. از طرف دیگر، ممکن است یک درمانگر تشخیص دهد که خودش بهترین فرد برای کمک به آن مراجع خاص نیست؛ هنگامی که این اتفاق میافتد، درمانگر معمولاً مراجع را به شخص دیگری ارجاع میدهد، جایی که مراجع در صورت تمایل، میتواند به درمان خود ادامه دهد.
10 نشانۀ اینکه لازم است به درمانگر مراجعه کنید.
۱. از دست دادن
مرگ عزیزان، بخشی اجتنابناپذیر از زندگی بوده و کنار آمدن با آن راحت نیست. کنار آمدن با مرگ والدین، همسر و حتی حیوانات خانگی، برای بسیاری از مردم ویرانگر است. از دست دادن شغل یا جدایی نیز میتواند عملکرد روزانۀ فرد را مختل کنند.
سوگواری یک فرایند طبیعی است، اما انکار حقیقت از دست دادن، میتواند منجر به مشکلات سلامت روان طولانیتر و مداومتری شود. مراجعه به درمانگر، میتواند به شما کمک کند راههای مناسبی برای مقابله با از دست دادن یا مرگ یکی از نزدیکان خود پیدا کنید
۲. یافتن و حفظ کردن دوست و ایجاد روابط به طور کلی برای شما سخت است
بسیاری از افراد به راحتی دیگر افراد، نمیتوانند با دیگران روابط دوستانه ایجاد کنند. اما اگر کسی به تعدد نتواند دوستان خود را حفظ نماید، حرف دیگری است. شاید هرگز به شما مهارتهایی برای حفظ دوستان آموزش داده نشده باشد. یا حتی مبتنی بر سبکهای دلبستگی، افرادی که دارای سبکهای دلبستگی ناایمن هستند، هم در روابط عاشقانه و هم در روابط دوستانه، مشکلات بیشتری در اعتماد کردن دارند. دوستی و ایجاد ارتباط با افراد، برای رفاه اجتماعی ما انسانها مهم است. مراجعه به درمانگر خوب میتواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید که دوستیها و روابط خود را بهتر مدیریت کنید و کیفیت بهتری در زندگی خود داشته باشید.
۳. احساس تنهایی میکنید
تنهایی از نظر روانی، پیچیدهتر از آن چیزی است که انتظار دارید. وقتی افراد احساس تنهایی میکنند، تغییرات شناختی و عاطفی خاصی را تجربه میکنند. افراد تنها، تصور میکنند که دیگران به آنها علاقهای نداشته و از آنها دوری میکنند. افرادِ دچار این احساس، حتی زمانی که پشتیبانی و حمایت اجتماعی و عاطفی هم دریافت مینمایند، باز هم ادراک مثبتی مبنی بر داشتن پشتیبان ندارند.
این تغییرات، باعث میشود افراد، بیشتر از جامعه کنارهگیری کرده و احساس تنهایی کنند؛ بنابراین، این چرخه به یک پیشگویی خودکامبخش تبدیل میشود؛ به این معنا که تلقین موضوعی به خود (در اینجا همان احساس تنهایی)، باعث تغییر ناخودآگاه رفتار فرد و محقق شدن آن موضوع در آینده میشود. مراجعه به درمانگر میتواند این چرخۀ باطل را قطع کند.
۴. دچار سردردهای بیدلیل و مکرر، معدهدرد یا سیستم ایمنی ضعیف هستید
اگر از نظر عاطفی دچار آسیب باشیم، این شرایط میتواند بر بدن ما تأثیرات مهمی بگذارد. تحقیقات تأیید میکنند که استرس میتواند خود را به شکل طیف وسیعی از بیماریهای جسمی، از ناراحتی مزمن معده گرفته تا سردرد، سرماخوردگی مکرر یا حتی کاهش میل جنسی، نشان دهد.
همچنین شکایات غیرمعمولتر مانند: دردهای عضلانی در کمر، سر و… که به نظر میرسد دلیل مشخصی ندارد، میتواند نشانهای از دستوپنجه نرم کردن با استرس ، اضطراب و یا مشکلات عاطفی باشد.مراجعه به درمانگر می تواند ارتباط ذهن و بدن را تعدیل کرده و شرایط را بهبود بخشد
۵. فوبیاها
ترس از ویزیت پزشکی یا دندانپزشکی، ارتفاع، پرواز، آسانسور، میکروب یا عنکبوت و مثالهایی از این قبیل، ترسهای خاصی هستند که غیرواقعی و غیرمعمول از یک موقعیت، شی یا محیط خاص شناخته میشوند. برخی از فوبیاها میتوانند مشکلات گستردهای در زندگی شما ایجاد کنند. مراجعه به درمانگر و روانشناس، میتواند به شما کمک کند تا با رواندرمانی یا درمانهای رفتاریـشناختی و یا دارودرمانی، بر طیف وسیعی از فوبیاها غلبه کنید.
۶. افسردگی
افسردگی، یک اختلال رایج سلامت روان است که در آن، افراد نمیتوانند به نیازهای شخصی خود توجه کنند، انجام فعالیتهایی که بخشی از زندگی امروزی آنهاست را به طور فزایندهای طاقتفرسا میدانند. آنها احساس خستگی میکنند و اغلب در مدیریت افکار و احساسات خود دچار مشکل میشوند.
خبر خوب این است که افسردگی قابل درمان است؛ به طوری که 90 درصد افراد، به خوبی به درمان پاسخ میدهند. به شرط آنکه فرد در اسرع وقت اقدام به درمان کند و درمانگری مناسب را انتخاب کند. دانیل جی (Daniel J) روانشناس میگوید: «افراد هرچه زودتر کمک دریافت کنند، گذر از مشکل راحتتر است.» به همین علت، پیدا کردن مراجعه به درمانگر در اسرع وقت، میتواند به شما کمک کند تا ریشۀ اصلی افسردگی خود را درک کرده و در جهت بهبود وضعیت خود تلاش کنید.
۷. در محل کار، بازخورد بدی دریافت میکنید
تغییرات در عملکرد کاری در میان کسانی که با مسائل عاطفی یا روانی دستوپنجه نرم میکنند، رایج است. ممکن است احساس کنید دیگر از شغل خود رضایت کافی ندارید، حتی اگر این شغل قبلاً شما را خوشحال میکرد! فارغ از تغییر در تمرکز و توجه، ممکن است بازخورد منفی از مدیران یا همکاران خود، مبنی بر اینکه کیفیت کار شما در حال نزول است، دریافت کنید.
این میتواند نشانهای باشد که شما باید مراجعه به درمانگر را در برنامه خود قرار دهید. طبق تحقیقات، بزرگسالان بیشتر وقت خود را در محل کار میگذرانند. بنابراین افرادی که مدت زمان زیادی را با همکار خود در محل کار میگذرانند، تغییرات شناختی و عملکردی شخص را بعضاً حتی سریعتر متوجه میشوند.
۸. انجام کارهای نسبتاً ساده را به تعویق میاندازید
به تعویق انداختن کارها با طیف وسیعی از مشکلات مرتبط است. وقتی لیست کارهای شما از یک روز به روز دیگر منتقل میشود، این موضوع برای شما آشفتگی ذهنی زیادی ایجاد میکند. این وضعیت که به آن اهمالکاری گفته میشود، میتواند خانواده، دوستان و اطرافیان شما را آزار دهد. از این جهت که اهمالکاری، مخل عملکرد روزانه ما می شود و حتی شاید ما را از اطرافیانمان دور کند، مراجعه به درمانگر میتواند شما را در جهت کشف دلایل اهمالکاری خود راهنمایی کند و بر اساس آن دلایل، راهبردهایی را برای مقابله با اهمال کاری به شما آموزش دهد.
۹. وضعیت نامناسب جسمانی دارید که آن را پیگیری و مدیریت نمیکنید
سلامتی، جنبههای بهداشت روانی زیادی دارد. به عنوان مثال، به شما گفته شده است که پیشـدیابت دارید، اما تاکنون فقط این اطلاعات را نادیده گرفتهاید؛ و یا در معرض خطر ابتلا به سرطان هستید، اما غربالگری یا پیگیری را به تعویق می اندازید. و یا حتی افرادی که توصیههای پزشک خود را دنبال نمیکنند یا داروهای خود را مصرف نمیکنند. تمام این وضعیتها، میتوانند دلایل روانی مختلفی داشته باشند. اگر ریشۀ اصلی بیتوجهی به بیماری جسمانی را نسوزانید، آن وضعیت شما را از پای در خواهد آورد. پس بهتر است برای پیدا کردن علت این بیتوجهیها به درمانگری متخصص مراجعه کنید.
۱۰. خواب شما مختل شده است
نشخوار فکری، نگرانی، اضطراب، افسردگی و مصرف مواد مخدر، همگی خواب را مختل میکنند. زمانی که شما خواب درستی نداشته باشید، به تدریج تمام رفتارها و فعالیتهای روزمرهتان تحتالشعاع این موضوع قرار میگیرند. این وضعیت را میتوان بهصورت یک چرخه یا زنجیره درنظر گرفت. برای مثال، شما به دلیل اضطرابی که در رابطه با موضوع خاصی دارید، مدت خوابتان کوتاه شده و هرازگاهی از خواب میپرید.
این شرایط باعث میشود که سر کلاس و یا در محل کار بسیار خسته بوده و بازدهی کمی داشته باشید. در ادامه بهدلیل نداشتن عملکرد مناسب در سطح انتظارات محیط و حتی خودتان، دچار افسردگی، اضطراب، تفکرات وسواسی و … می شوید. بر حسب همین مشکلات، خواب شما دچار مشکلات بیشتر و بیشتری میشود. مراجعه به درمانگر می تواند این چرخه را بشکند.
حال چه چیزی این زنجیرۀ فرسوده را قطع میکند؟
زمانی که در همان مراحل اولیه، آن استرسها، نشخوارها و احساس افسردگی خود را با درمانگری متخصص به اشتراک بگذارید تا این چرخه معیوب به این راحتی ایجاد نشده و یا در صورت ایجاد، برطرف شود.
مراقب چالش های ریز و درشت زندگی باشید!
نشانههایی که من در این نوشتار مطرح کردم، تنها بخش کوچکی از دلایلی است که شما را ملزم میسازند تا به متخصص و درمانگر مراجعه کنید. خوب است این موضوع را یادآور شوم که همۀ ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر دقیقه و هر لحظه، چالشهایی به چالشهای قبلی زندگیمان اضافه میشوند؛ حال اگر به تمام این مشکلات پشت کرده و بیتوجه باشیم، آنقدر روی هم انباشته میشوند که در زمان کوتاهی میتوانند تمام جهان ما را زیر و رو کنند.