تا به اینجای کار، آلبوم مونولوگ که توسط سیروان خسروی در سال 1399 در ایران منتشر شد، نقدهای متعددی را نسبت به خود جلب کرده است؛ اما در این نوشتار، درصدد درانداختن طرحی نو یعنی تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ هستیم.
بخش های نوشتار
مونولوگ و سیروان خسروی
سیروان خسروی متولد مرداد ماه 1361، آهنگساز، خواننده پاپ و راک و موسیقی الکترونیک، تنظیم کننده و بازیگری اهل ایران است که فعالیت موسیقی خود را از 11 سالگی شروع کرده و تاکنون نیز در زمینه های یاد شده به کار و فعالیت خود ادامه می دهد.
آلبوم «مونولوگ»، ششمین آلبوم سیروان خسروى و جدیدترین اثرش می باشد که طبق برنامه ریزى در تاریخ ١٨ مرداد سال ٩٩ منتشر شد. سیروان براى اولین بار پیش از انتشار عمومی آلبوم، اجرای از پیش ضبط شده آلبوم خود را طریق رسانه یوتیوب به صورت استریم آنلاین پخش نمود. او معتقد است این آلبوم که شامل ۵ قطعه با کلام و ٣ قطعه بى کلام می باشد، تجربه اى نو در کارنامه هنری اش محسوب می شود که در نوشتار تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، به تحلیل قطعاتی از این آلبوم می پردازیم.
چرا مونولوگ؟
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، باید به نام گذاری این آلبوم نیز پرداخت. واژه «مونولوگ» یا «Monologue»، به تنهایی به معنی «تک گویی» و «گفت و گوی با خود» است؛ که از این جهت به طور واضحی، بیان کننده حال و هوای این آلبوم می باشد.
به عقیده سیروان خسروی، محتوای این آلبوم نیز، گفت و گویی از نوع مونولوگ و تک گویی می باشد. خواننده در قطعات این آلبوم موسیقی سعی داشته است ارتباطی با «خود» یا «Self» ایجاد کرده و با آن به صحبت بپردازد که در ادامه نوشتار تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ به آن بیشتر پرداخته می شود.
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ باید به این نکته پرداخت که به عقیده «هاینز کوهات» (1977)، روانکاو برجسته اهل وین، خود (Self) به عنوان کانون دنیای روانشناختی فرد تعریف می شود. «خود» به تجربیات فرد، یکپارچگی و ثبات می بخشد، با گذشت زمان نسبتا پایدار می ماند و مرکز شهود و گیرنده برداشت ها است. «خود»، کانون روابط میان فردی کودک نیز هست و چگونگی برقراری ارتباط با والدین و اشیای دیگر، «خود» را شکل می دهد.
چینش قطعات
این آلبوم از 8 قطعه تشکیل شده است که شامل 5 قطعه باکلام و 3 قطعه بدون کلام می باشد. حتی در قطعه های بدون کلام این آلبوم نیز، سازنده سعی دارد مفهوم و محتوایی را به گوش مخاطب اش برساند که در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ به وضوح شرح داده می شود.
قطعات این آلبوم به نام های:
- مد
- حباب
- زیر آب
- غوطه ور
- بن بست
- منو ببخش
- من مقصرم
- جزر
چیده شده اند.
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ باید به این نکته پرداخت که چینش این قطعات از زیرکی خاصی برخوردار است. آلبوم با قطعه بی کلام «مد» شروع شده و سپس به قطعه دوم یعنی قطعه «حباب» می رسد که پایان نوت قطعه مد، به شروع نوت قطعه حباب وصل می شود.
در ادامه نیز، پس از پایان قطعه بی کلام «غوطه ور»، به ابتدا و شروع قطعه «بن بست» می رسیم که وجود نوت های مشابه در این دو قطعه ، ما را به ارتباط این دو می رساند.
همچنین این آلبوم، با قطعه «مد» شروع شده و با قطعه «جزر»، به پایان می رسد. سیروان خسروی ابتدای آلبوم مونولوگ را، با یک خیزش و امواج بلند شروع کرده و سپس، پایان اش را با یک نوت موسیقی آرامش بخش و امواج رام شده، خاتمه می دهد؛ به همین دلیل است که ابتدایش با «مد» و انتهایش با «جزر» به پایان می رسد.
بررسی روانشناختی قطعه به قطعه آلبوم مونولوگ
در ادامه تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، به تحلیل قطعه های حباب، منو ببخش، بن بست و جزر می پردازیم.
حباب؛ در جستجوی معنا و هیجانات
ترانه و شعر قطعه حباب از آلبوم مونولوگ:
«میگی چیزی نمونده که از دست بدی
میگی حرفی نداری که از قصد بگی
نمیشینه تو فکرت حتی یه لبخند ریز
حواست هست که نباید دست کسی نقطه ضعف بدی
چیزی نمی مونه از عشقت چیزی نمی مونه از حس تو
پر تاریکی شده ذهنت خودتم خسته ای از دست تو
یه حبابه همش یه خوابه
میگی از مرزی که ساختی نمی خوای رد بشی
میگم قانون بازی اینه که توام بد بشی هی با خودت می جنگی نمی خوای سرد بشی
اونی که بیشتر فکر کرد بیشترم درد کشید»
در جستجوی معنا
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، دیدن موزیک ویدیو این قطعه، ناخودآگاه برای ما یادآور رویکرد فلسفی-روانشناختی «اگزیستانسیال» یا «وجودگرایی» خواهد بود. رواندرمانی اگزیستانسیال رویکردی پویا یا پویه نگر است و بر دلواپسی هایی تمرکز می کند که در هستی انسان ریشه دارند. رواندرمانی های پویه نگر، درمان هایی هستند براساس کارکردهای پویای روانی شامل نیروها، انگیزه ها، تعارضات فرد با خود و ترس های ناخودآگاه و خودآگاه که درون فرد، به کنش مشغولند.(یالوم، 1980)
رویکرد اگزیستانسیال به 4 دلواپسی غایی می پردازد: مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی.
بیشتر فضای حاکم بر این موسیقی و موزیک ویدیو، نشانگر تنهایی اگزیستانسیال می باشد. بدین معنی که هرچقدر به یکدیگر نزدیک شویم، همیشه فاصله ای هست، شکافی قطعی و غیرقابل قبول؛ هر یک از ما تنها به هستی پا می گذاریم و باید به تنهایی ترکش کنیم. پس تعارض اگزیستانسیال تنشی است میان آگاهی از تنهایی مطلق، و آرزوهایمان برای برقراری ارتباط، محافظت شدن و بخشی از یک کل بودن.(یالوم، 1980)
در جستجوی هیجانات
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، شکل دیگری که می توانم به این قطعه نگاه کنم، نگاه از منظر نظریه «دلبستگی» خواهد بود. با شنیدن قطعه حباب، به یاد سبک دلبستگی اجتنابی می افتیم. نظریه «دلبستگی» که توسط «جان بالبی» مطرح شد، مفهوم دلبستگی را، ارتباط روانی پایدار بین دو انسان تعریف می کند. این دو انسان، یکی کودک و دیگری مراقب اصلی یا موضوع دلبستگی اوست که عموما منظور ما از آن، مادر کودک است. این ارتباط از اهمیت بالایی برخوردار است و در طول زندگی ادامه می یابد. دلبستگی باعث نزدیک نگه داشتن فرزند به مادر می شود و بدین ترتیب، احتمال بقای کودک را افزایش می دهد.
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ باید به این نکته پرداخت که محور اصلی نظریه دلبستگی این است که مادرانی که در دسترس فرزندان بوده و نیازهای کودکان شان را به موقع برآورده می کنند، والدینی که دارای ثبات رفتاری، هیجانی و روانی هستند، نوعی احساس امنیت را در فرزند خود به وجود می آورند که این مجموعه رفتارها، باعث ایجاد دلبستگی ایمن در کودک خواهد شد که در بزرگسالی او نیز تاثیر گذار است که می تواند زمینه ساز حرکت فرد به سمت استقلال و رشد تمام ابعاد شخصیتی او باشد.
اما در سبک دلبستگی نا ایمن، عدم توانایی مادر در برآورده کردن نیازهای اولیه فرزندش، باعث می شود فرزند در بزرگسالی، توانایی اعتماد به دنیا و انسان ها را نداشته و احساس ناامنی در سرتاسر افکارش نقش می بندد. این احساس ناامنی و ترس به اشکال گوناگون در رفتار فرد ظاهر می شود که 3 سبک دلبستگی را تشکیل می دهند: دلبستگی اجتنابی، دلبستگی اضطرابی و دلبستگی آشفته؛ که در رابطه با این قطعه به دلبستگی اجتنابی می پردازیم.
افراد دارای دلبستگی اجتنابی، چه افرادی هستند؟
افراد دارای دلبستگی اجتنابی کسانی هستند که بسیار خودکفا و مستقل عمل می کنند، عموما نسبت به افراد و واقعیات بی اعتماد هستند، در ظاهر کسانی اند که بی عاطفه به نظر می رسند. اما ریشه این خصوصیات در چیست؟
همانطور که حدس زده اید، ریشه این ویژگی ها نهفته در اتفاقاتی است از دوران کودکی. زمانی که مادر از نظر عاطفی در دسترس نبوده و یا در ابراز علاقه و محبت ناتوان و غافل است، فرد به سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی دچار می شود. مادر در این رابطه، فقط به احساسات مثبت کودک پاسخ داده و هنگام بروز احساسات و هیجانات منفی کودک، از او فاصله می گیرد. اینجاست که کودک می آموزد «در صورتی دوست داشتنی و پذیرفتنی هستم که همیشه شاد باشم و هیجانات منفی خود را بروز ندهم».
در بزرگسالی نیز این فرد، با تجربه هیجان منفی توسط خود یا دیگری، احساس ناامنی می کند و سعی دارد آن را نادیده گرفته یا به یک هیجان مثبت تبدیل کند. اگر افراد مهم زندگی مان توجهی به نیازهای هیجانی ما نداشته باشند، توانایی آگاهی از هیجان ها در هر کدام از ما ممکن است به شکل ناقصی تحول یابد. زمانی که نگاره های دلبستگی ما نتوانند ابراز هیجانات، نیازمند یا ناراضی بودنمان را تاب بیاورند، در کودکی و سپس بزرگسالی تمایل خواهیم داشت این نیازها و خواسته ها را زیر پا بگذاریم.
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، در متن موسیقی «حباب» نیز، شاهد این سبک از دلبستگی هستیم؛ شخصی که نقطه ضعفی دست کسی نمی دهد، عشق و احساسات خود را بروز نمی دهد، به عقیده او دیگران همه بد و غیرقابل اعتماد هستند زیرا این قانون زندگی است پس او هم باید مثل آنها باشد. در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ باید به این نکته پرداخت که اطراف آدم های اجتنابی را، یک حباب احاطه کرده و اجازه بروز حقیقی احساسات و هیجانات را به آنها نمی دهد.
منو ببخش؛ کودکی سرخورده
ترانه و شعر قطعه منو ببخش از آلبوم مونولوگ:
«اگه نبودم من پیشت به وقتش
چشمات همیشه اگه ابریه
اگه دستاتو ول کردم
میدونم تنهایی بد دردیه
منو ببخش که ندیده گرفتم آرزوهاتو
آره منو ببخش اگه خوب بودم با همه جز با تو
جز با تو
هی نمیدونم باهات بد شدم کی
انگار تورو باختم حیف ازت دورتر میشم هی
اگه یه وقتا تحقیرت کردم
کاری کردم از خودت بدت بیاد
تورو اگه دست کم گرفتم
وقت نذاشتم واسه تو زیاد
منو ببخش که ندیده گرفتم آرزوهاتو
آره منو ببخش اگه کاری کردم گم کنی راهتو
دیدم داری غرق میشی چیزی نگفتم
هی دیر دارم یادت میوفتم
+چرا حرف نمی زنی؟
-مگه برات مهمه؟
+مهم نبود که نمی پرسیدم
-تو هیچ وقت نبودی.
+من که همیشه بودم؛ چی داری میگی.
-بیخیال، تو همیشه از خودت فرار کردی».
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، همانطور که به یاد دارید، فضای حاکم بر این آلبوم، مونولوگ و تک گویی است؛ یعنی سازنده سعی داشته است تا خود را مخاطب قرار دهد؛ اما در این ترک، تناقضی به چشم می خورد. موضوعی که در آخر قطعه «منو ببخش» جلب توجه می کند، این است که این مونولوگ، در جایی به یک دیالوگ تبدیل شده که در اصل خواسته است ماهیت مونولوگ را نیز حفظ کند؛ به عبارت دیگر، در یک فضای مونولوگ گونه، یک دیالوگ با بخش دیگری از خود یا self ایجاد می شود. شاید بررسی روانشناختی این قطعه از منظر رویکرد «تحلیل رفتار متقابل»، بهترین گزینه باشد که در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ به آن می پردازیم..
این نظریه ذکر شده در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، که در سال 1950 توسط اریک برن، روانپزشک کانادایی مطرح شده، به عنوان یک نظریه شخصیت، تصویری از ساختار روانشناختی انسان ها ارائه می دهد. همین الگوی شخصیتی به ما کمک می کند تا دریابیم انسان ها چگونه عمل و رفتار می کنند و این که چگونه شخصیت خود را در قالب رفتارهایشان آشکار می سازند.
اساسی ترین عنصر نظریه تحلیل رفتار متقابل، الگوی حالات نفسانی است. یک «حالت نفسانی» مجموعه ای از رفتارها، افکار و احساس های مربوط به هم است که به وسیله آن، بخشی از شخصیت، خود را در یک زمان به خصوص نمایان می سازد. این الگو، 3 حالت نفسانی متفاوت و مجزا را تصویر می کند:
- اگر رفتار، افکار و احساس های من، در واکنش به مسائل، این زمانی این مکانی باشد و از تمام منابع توانایی هایم به عنوان یک فرد بزرگسال بهره گیرم، در حالت نفسانی «بالغ» خود قرار دارم.
- زمان هایی ممکن است که رفتار، افکار و احساس های من درست شبیه یکی از والدینم و یا کسانی که جانشین آنها بودند، باشند؛ در این صورت من درحالت نفسانی «والد» خود قرار دارم.
- گاهی نیز ممکن است رفتار، افکار و احساس هایم درست مانند زمانی باشد که کودک بودم؛ در این صورت در حالت نفسانی «کودک» خود قرار دارم.
در ادامه تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، در ترانه قطعه «منو ببخش» نیز، با بخش هایی مواجه هستیم که خواننده در حال صحبت با حالت نفسانی «کودک» خود است. در تعاریف رویکرد تحلیل رفتار متقابل، کودک به عنوان منبع خلاقیت، بازآفرینی و منبع اساسی سرزندگی محسوب می شود.
آنچنان که در متن این قطعه دیده می شود، روی صحبت و مکالمه با حالت نفسانی «کودک» است؛ در اینجا، تنهایی اش، نادیده گرفته شدن آرزوهایش، بی اهمیتی به او، تحقیر کردنش، وقت کافی برای او نگذاشتن و درنهایت غرق شدن او، قابل مشاهده است.
یک صندلی در پایان
در بخش پایانی این قطعه یعنی آنجا که می گوید:
«+چرا حرف نمی زنی؟
-مگه برات مهمه؟
+مهم نبود که نمی پرسیدم
-تو هیچ وقت نبودی.
+من که همیشه بودم؛ چی داری میگی.
-بیخیال، تو همیشه از خودت فرار کردی»،
ما شاهد گفتگویی بین بخش های مختلف self هستیم. این مکالمه، یادآور تکنیکی به نام تکنیک «صندلی خالی» است. تکنیک صندلی خالی نوعی روش درمانی گشتالتی است که فریتر پرلز، روانشناس مشهور آلمانی ابداعش کرد. هدف آن شروع گفتگو با بخش هایی از خود مراجع یا افرادی از گذشته و زمان حال شخص است. در طول اجرای تکنیک صندلی خالی، یک فرد ممکن است با فردی یا جنبه ای از خود صحبت کند که تصور می کند روی صندلی خالی نشسته است و از این رهگذر، عواطف و احساسات خود را به آن دیگری بروز دهد.
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، در این بخش پایانی از موسیقی «منو ببخش» نیز، شاهد این تکنیک هستیم. این فرد در حال گفتگو با بخش دیگری از «خود» است؛ خودی که همیشه از واقعیات فرار کرده، برای خودش وقت و اهمیتی قائل نیست و در اصل، همیشه از خود واقعی اش در حال فرار کردن است؛ با اینکه میل باطنی او، چیزی عکس این موضوع می باشد.
بن بست؛ پوچی بی انتها
ترانه و شعر قطعه بن بست از آلبوم مونولوگ:
«لحظه هام تکراری سپری میشن
همه ی رنگا خاکستری میشن
هر مشتی رو که وا میکنم پوچه
تابلوئه بن بست سر هر کوچه
آیینه ها بگین که با کی طرفم
حالم بده از اینکه بی هدفم
چیه ته اون راه دور و دراز
همه چی مبهمه مثل یه راز
همیشه یا زوده یا دیره
آرزوهام نرسیده میره
یه عمره خورشیدو میبینم
ولی از پشت ابرای تیره
همیشه یا زوده یا دیره
آرزوهام نرسیده میره
زندگی آسون نمیگیره نه
همه میگن که زندگی دو سره
یکی میبازه و یکی میبره
تا اینجا که رنگ بردو ندیدم
هیچ وقتی نرسیدم هرچی دوییدم
آیینه ها بگین که با کی طرفم
حالم بده از این که بی هدفم
خودم دیگه خودمو نمیشناسم
دنیا بگو چه خوابی دیدی واسم»
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، همانطور که در بررسی و تحلیل قطعه حباب، از رویکرد اگزیستانسیال یاد شد، در قطعه بن بست نیز دوباره گریزی به این رویکرد خواهیم زد.
در ادامه تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، چهارمین دلواپسی غایی که رویکرد اگزیستانسیال به آن می پردازد، «پوچی» و بی معنایی است. اگر باید بمیریم، اگر خود باید دنیایمان را بنا کنیم، اگر هر یک در جهانی بی تفاوت به ما مطلقا تنهاییم، پس زندگی چه معنایی دارد؟ چرا زندگی می کنیم؟ چطور باید زندگی کنیم؟ اگر هدفی معین و از پیش تعیین شده وجود ندارد، پس هر یک از ما باید معنای خویش را در زندگی بسازیم. ولی آیا معنایی که خود برای خویشتن می آفرینیم، بنیه لازم برای تاب آوردن این زندگی را دارد؟ این تعارض پویای اگزیستانسیال ریشه در معمای مخلوقی در جست و جوی معنا دارد که به درون جهانی خالی از معنا افکنده شده است.(یالوم، 1980)
جزر، یک صلح درونی
آلبوم گوشنواز «مونولوگ»، با قطعه جزر به پایان می رسد. در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، این قطعه، معنای زیادی را با خود به همراه دارد. در این آلبوم، سیری را دنبال کردیم؛ توصیف شخصی که با خود به گفتگو می نشیند، از خود شکایت می کند، به سرزنش خود می پردازد، خود را در یک زندگی پوچ و بی معنی می یابد و ناملایماتی را در ارتباط با خود بیان می کند.
اما در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، در قطعه پایانی این آلبوم، با پدیده دیگری مواجه هستیم. در «جزر»، راوی بدون گفتن حتی یک کلمه، با خود به یک صلح درونی رسیده. گویی او از اصل پذیرش تبعیت کرده و یک آرامش درونی را احساس می کند؛ این یعنی بپذیرید هر آنچه را که خارج از کنترل شخص شما هست و متعهد باشید به آنچه که زندگی شما را پر بار می سازد.
در موزیک ویدیوی این قطعه نیز مشاهده می کنیم که شخصی ابتدا با تردید های بسیار، وارد یک محوطه تاریک و عظیمی می شود که آخر آن به یک دریای متلاطم منتهی شده است. او ابتدا با یک ترس درونی پا به این فضا گذاشته اما کمی بعد، جسم و روح خود را به امواج دریا سپرده و تسلیم آن می شود. در آخر نیز وقتی خود را از دریا بیرون می کشد، خود را در آیینه ای کنار ساحل می بیند و پیش آن، زانو می زند.
در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، می توان این تصاویر و مجموعه را به جریان زندگی تشبیه کرد. در ابتدای تولد، موجود انسانی، ترسی را برای ورود به دنیا تجربه خواهد کرد به نام «ضربه تولد» (birth trauma) که ترس از پا گذاشتن به دنیای هستی است؛ اما به ناچار مانند صحنه ها و تصاویر این موزیک ویدیو، باید وارد این موج پرتلاطم شد. امواج دریا، نمادی از اتفاقات پرتلاطم زندگی است که باید شهامت داشت و دست کم روزی خود را به آن سپرد. اما در آخر خودمان با کسی مواجه خواهیم شد که توانسته از تمام این پستی ها و بلندی ها عبور کرده و پیش «خود قبلی اش» زانو بزند.
نتیجه گیری: جزر و مد
سیروان خسروی در خلال آلبوم مونولوگ، حرف های زیادی برای گفتن دارد، که سعی کرده است هم از طریق موسیقی کلام دار و هم موسیقی بی کلام، این محتوا را به مخاطب خود منتقل کند که در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ به گوشه ای از آن پرداختیم. در تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، سعی بر این داشتیم که از این رهگذر، سازمان روانی فردی را توصیف کنیم که در ابتدا، سردرگمی و دلواپسی های زیادی او را احاطه کرده بود اما سرانجام در انتهایش، این سردرگمی به یک آرامش مبهم و سکوت نامتناهی تبدیل شد.
امیدواریم در این تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، جلوه منحصر به فرد دیگری از این آلبوم بدست آورده باشید و با خواندن نوشتار تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ، با دیدگاه بدیع تری به قطعات این آلبوم گوش بسپارید.
فاتح
واقعا من میتونم خاص ترین و بهترین آلبوم قرنو مونولوگ معرفی بکنم واقعا یکی از تک ترین البوم هاس
نیلوفر مرتضوی
کاملا با شما موافقم ، از تمام آلبوم های دیگه ۱۰۰ هیچ جلوتر ، خیلی مفهومی و عمیق ، طوری که از شنیدنش خسته نمیشید …
امیررضا ناصری
خیلی خیلی باهات موافقم جدای از اون آلبوم مونولوگ شنیدنش یه آرامش و حس به خصوصی به آدم میده
jimmye
عالی 🤟🎸
Shams
مونولوگ بی همتاست🔥🫀
علیرضا
استفاده کردیم 🫶🏼
سینا
خیلی لذت بردم واقعا تحلیل عالی و درجه یکی بود👌👏
Saeed98h
به شدت با این آلبوم ارتباط برقرار میکنم و از اعماق وجودم حسش میکنم. مرسی از تحلیل خوبتون
مجتبی
آلبوم که کاریست درخشان و بسیار میشه در موردش گفت. یادداشت خوبی بود ولی نکته جالب برای من غلط املایی نویسنده متنه که «غوطهور» رو قوطهور نوشته! و تکرار بیش از حد عنوان «تحلیل روانشناختی آلبوم مونولوگ» درون متن!
Samira
عالی بود 😍❤
کیانوش
آلبوم مونولوگ سرآمد فعالیتهای سیروان خسروی عزیز هستش. یک چینش عالی با ترانههایی که با فضای ذهنی خیلی از ما ممکن هست اشتراک داشته باشه
حسن
خفن ترین و با کیفیت ترین آلبوم تاریخ موسیقی پاپ ایران هم از نظر محتوا کامل و بی نقص و هم صحنه سازی های جالبی که داره 💯
شهریار
یکی از بهترین ها تو ایران طبق گفته سیاوش قمیشی و واقعا چیزی که داریم میبینیم سیروان خسروی هست که با این آلبوم من بهش ایمان کامل آوردم و هنوز که هنوزه هر روز باید گوش بدم و هر روز ازش یه ابعاد جدید کشف میکنم .
Mah
آلبوم مونولوگ واقعا فوقالعادهس ، نظیرش تو ایران نیست ، از لحاظ شعر ، آهنگسازی ، نحوه تلفظ کلمات توسط خواننده ، حسی که منتقل میکنه ، سبک موزیک ، صدای آرامش بخش خواننده حتی زمانی که فریاد میزنه ! و اون ۳ تا آهنگ بی کلام… واقعا خاص و فوقالعادهس .. علاوه بر این ، اجرای لایو این موزیکها که دیگه محشره … ممنون از اقای خسروی بخاطر ساخت چنین اثر بینظیری ❤ و ممنون از شما بابت تحلیل و پرداختن به این شاهکار ❤
K
خود آلبوم ک نیازی به تعریف نداره
نظرمن راجع به این تحلیل بی بدیل شماست ک چشم و فکر و مونو بازتر کرد ونگرش جزیی تر رو به ما هنگام گوش دادنش بهمون داد
بسیار سپاس گزارم🤧😍❤