اگر همین حالا آیینه ای جلوی شما قرار گیرد، با دیدن ظاهرتان، چه قدر احساس خوشایندی نسبت به خود خواهید داشت؟ از قد خودتان راضی هستید؟ به نظرتان کمی اضافه وزن ندارید؟ به دنبال راه حل برای حذف چربی های آزار دهنده ی اطراف شکمتان نیستید؟ بینی و لب هایتان چطور؟ برنامه ای برای نزدیک کردنشان به استاندارد های زیبایی امروز ندارید؟
همه ی ما روزانه در معرض بمباران تبلیغات رسانه ای در رابطه با بدنِ ایده آل قرار داریم؛ نزدیک ترین دوست ما دغدغه ی زیبا تر شدن و لاغرتر شدن را دارد؛ وسواس نسبت به ظاهر روز به روز در جامعه شدیدتر می شود و رابطه ما با بدنمان منفی تر از گذشته. در این مطلب قصد دارم به تحلیل تصویر بدنی از نگاه روانشناسی، جنبه های آن، عوامل تاثیر گذار بر رابطه ی ما با بدنمان و آسیب های ناشی از داشتن تصویر بدنی منفی، بپردازیم.
بخش های نوشتار
آمار نارضایتی از بدن
اگر در پاسخ گویی به اکثر سوالات ذکرشده در اول نوشتار ، احساس شرم نسبت به بدن خود دارید باید بگویم که تنها نیستید. نگاهی به آمار نارضایتی از بدن بیندازیم؟ ۶۱ درصد بزرگسالان احساس منفی نسبت به تصویر بدنی خود دارند! ۵۶ درصد خانم ها و ۴۳ درصد آقایون درگیر احساس نارضایتی از بدن خود هستند.
تصویر بدن چیست؟
این نارضایتی از بدن برمی گردد به مفهومی که مدتی است توجه جامعه روانشناسی را به خود جلب کرده است: تصویر بدنی. در ابتدای راهِ تحلیل تصویر بدنی از نگاه روانشناسی این سوال مطرح می شود: تصویر بدنی چیست؟
با یک تعریف علمی به بررسی تصویر بدنی بپردازیم. تصویر بدنی، شامل دریافت ها، اندیشه ها و احساس هایی است که فرد درباره بدن و تجربه های بدنی خود دارد. به عبارت دیگر، اینکه چه رابطه ای با بدن خودتان دارید؛ برای مثال، زمانی که به قسمتی از بدن خود نگاه می کنید، احساس مثبتی نسبت به آن دارید یا منفی؟ با دیدن بدن بی نقص بازیگر مورد علاقه تان در فضای مجازی، هنوزهم خودتان را جذاب می دانید؟ چه قدر از قرار گیری روبه روی آیینه اجتناب می کنید؟ پاسخ شما به این سوالات، تا حد خوبی، رابطه شما با بدنتان را مشخص می کند.
جنبه های تصویر بدنی
اگر بخواهیم به تحلیل تصویر بدنی از نگاه روانشناسی بپردازیم،می توان به ۲ جنبه ی تصویر بدنی اشاره کرد: یک جنبه «ادراکی» و یک جنبه «نگرشی». جنبه ی ادراکی مربوط به باور فرد درباره ی این است که شایستگی او تا چه حد با ظاهرش سنجیده می شود. اما جنبه ی نگرشی، دو عنصر دیگر را شامل می شود:
جهت گیری
درجه اهمیتی که برای ظاهر خود قائل هستید.اینکه چه قدر برایتان مهم است در جمع دوستانتان از نظر ظاهری جذاب به نظر برسید، لباسی که می پوشید بدن شما را به بهترین شکل نشان دهد و به طور کلی چه میزان وقت و انرژی برای ظاهرتان صرف می کنید.
ارزیابی
تا چه حد از بدن و ظاهر خود راضی هستید؛ مثلا زمانی که جلوی آیینه می ایستید بیشتر نقص های ظاهری خود را پیدا می کنید یا نکات مثبت را، چه قدر درگیر مقایسه ی نقاط منفی ظاهری مرتبط با وزن/قد/رنگ پوست و … خود با دیگران هستید. به طور کلی احساس و نگرش مثبتی نسبت به ظاهر و بدن خود دارید؟
نارضایتی از تصویر بدن
بر اساس همین دو عنصر نگرشی، مفهوم دیگری در ارتباط با تصویر بدنی مطرح می شود؛ تحت عنوان نارضایتی از تصویر بدن. بنابراین افرادی با جهت گیری تصویر بدنی بالا و ارزیابی تصویر بدنی پایین، دارای نارضایتی از تصویر بدنی معرفی می شوند.
در واقع این مفهوم نارضایتی از تصویر بدنی، یکی از جنبه های تصویر بدنی است که به ارزیابی منفی از اندازه، شکل و وزن بدن بر می گردد. در واقع این مفهوم، تمایز بین بدن واقعی و تصویر بدنی ایده آل را تعریف میکند.
عوامل تاثیر گذار بر تصویر بدن
حال این سوال مطرح می شود که آیا تصویر بدنی ما صرفا در نتیجه برداشت ما از بدنمان، شکل می گیرد؟ خیر! این تصویر به شکل پیچیده ای از عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز متاثر می شود. به طور خلاصه عوامل موثر بر تصویر بدنی شامل این موارد هستند:
۱)رسانه(شامل تلویزیون، اینستاگرام، یوتیوب و سایر برنامه های محبوب مرتبط با فضای مجازی)
۲)کلیشه های جنسیتی ( پدیده ای که هم از سوی رسانه و هم از سوی همسالان، فرهنگ و جامعه، تقویت می شود)
اگر بخواهم این مطلب را شفاف تر توضیح دهم، میشود از چنین مثال هایی بهره گرفت:
« یک دختر، زمانی خواهان و شانس زیادی برای ازدواج دارد که زیبا باشد!» یا «دختر باید لاغر باشد، باید همیشه آراسته باشد. ، موهای ابریشمی، پوست صاف و بدون لک، و در یک کلام بدن ایده آل و ظاهر بی نقصی داشته باشد»؛ می توان گفت تعریف کننده ی این معیار ها، رسانه و فرهنگ هستند.
برای آقایان نیز، کلیشه های جنسیتی از این قرار است:
اینجا به پاراگراف قبلی وصل شود« بدن 6 تکه، ورزیده، ورزشکاری و قد بلند». و اجازه دهید از مبحث ماده گرایی و جهان پول پرست امروز عبور کنم که ثروتمند بودن یک مرد، شانس بیشتری به او برای ارزشمند تلقی شدن می دهد ؛ البته که این در بحث ما نمی گنجد.
به طور کلی با توجه به آمار و تحقیقات، این امر بدیهی است که تصویر بدنی منفی، بیشتر در جامعه خانم ها به چشم خورده و بیشترین آسیب از این مسئله، شامل حال خانم ها می شود.
۳)ویژگی های شخصیتی: عزت نفس پایین، کمال گرایی، تفکر سیاه و سفید (اینجا میتوانید بیشتر در مورد این تفکر در جامعه و رسانه مطالعه کنید) هر نوع زمینه وسواس و کمال گرایی. همچنین کسانی که ارج و قرب بسیاری برای معیار های تعریف شده ی رسانه و فرهنگ از زیبایی، قائل هستند.
برای مثال افرادی که کمال گرا هستند، برای خود معیاری دور از دسترس و غیر واقع بینانه را به عنوان هدف نهایی در نظر می گیرند. این هدف می تواند، در حوزه شغل، تحصیلات و حتی روابط فرد باشد.
در اینجا منظور ما از کمال گرایی، معیار غیر واقع بینانه ایست که فرد در حوزه زیبایی و تناسب اندام، برای خود در نظر می گیرد. بدون شک رسانه و تبلیغات گسترده آن در تشدید این شکل از کمال گرایی یا توجه بیش از اندازه به بدن و تطبیق دادن آن با معیار های روز دنیا، نقش پررنگی دارد.
ویژگی کسانی که تصویر بدنی منفی دارند
این افراد دائما خود را با دیگران مقایسه میکنند و هنگام انجام این کار احساس های بی کفایتی، شرم یا خجالت را تجربه می کنند؛ اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند؛ نسبت به بدن خود احساس ناخوشایندی دارند؛ قسمت هایی از بدن خود (مثل شکل دست ها، بینی یا چشم های خود) را به شکل غیر طبیعی و بد شکل می بینند؛ دائما این نقص ادارک شده خود را با آرایش یا لباس پنهان می کنند؛ هرگز به رضایت از ظاهر خود نمی رسند؛ نیاز بیش از اندازه ای به تایید و جلب اطمینان دیگران درباره ظاهر خود دارند.
آسیب های ناشی از تصویر بدنی منفی
داشتن تصویر بدنی منفی،چه آسیب های روانی را به دنبال دارد؟ داشتن تصویر بدنی منفی در دراز مدت، می تواند اختلالاتی در روان فرد را منجر شود. از جمله اختلالاتِ: افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و اختلال بد ریخت انگاری بدنی
داستان همین جا تمام نمی شود؛ تصویر بدنی منفی با ایجاد احساس ناامنی در فرد و آسیب های وارده به اعتماد به نفس، منجر به ایجاد مشکلاتی در عملکرد جنسی فرد می شود؛ همچنین جراحی های غیر ضروری و آسیب های گسترده ای که به دنبال چنین جراحی هایی ایجاد می شوند؛ و البته عادات ناایمن کاهش وزن.
علاوه بر آسیب های یاد شده که مرتبط با خود فرد است، این آسیب ها می تواند از مادر به فرزند نیز منتقل شود. به بیان بهتر، زمانی که یک خانوم با تصویر بدنی منفی و شرم از بدن درگیر است، به تبع در تربیت فرزندان، این اضطراب، وسواس و کمال گرایی را به فرزندان خود نیز انتقال می دهد.
سخن پایانی
تاثیرات رسانه، جامعه، فرهنگ و عقاید همسالان بر شیوه ی ادارکی و نگرشی ما نسبت به بدنمان، انکار ناپذیر است. ما شاید نتوانیم نگاهِ دیگران، عملکرد کاربران فضای مجازی و فرهنگ یک نسل را تغییر دهیم؛ اما قطعا می توانیم جهت بهبود سلامت روان فردی خود قدم برداریم؛ می توانیم جهت صلح با بدن خود تلاش کنیم و از آسیب های یاد شده بر روان خودمان، دیگران و فرزندانمان، پیشگیری کنیم. بدون شک ایجاد هر نوع تغییری، خصوصا در روان و ویژگی های شخصیتی، کاری مشکل و زمان بر است اما با استمرار و جدیت در این مسیر، می توان رشد کرد و به سلامت روان نزدیک تر شد.